جدول جو
جدول جو

معنی بم بپری - جستجوی لغت در جدول جو

بم بپری
بالا و پایین پریدن، نوعی بازی
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

بی برگی، بی حاصلی، بی باری، بی پولی، بی سرمایگی، بی مایگی، بی نوایی، تنگ دستی، تهی دستی، فقر، مسکنت
متضاد: دولتمندی، تمکن، غنا
فرهنگ واژه مترادف متضاد
بالا و پایین کردن، جست و خیز کردن، جفتک زدن
فرهنگ گویش مازندرانی
جهیدن، جهش کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
دم بریده
فرهنگ گویش مازندرانی
زیر آب رفتن مرغابی، طغیان آب رودخانه، پریدن در آب، جست.، بالا و پایین پریدن، جست و خیز کردن، جفتک زدن، یکه خوردن
فرهنگ گویش مازندرانی
رفت و آمد
فرهنگ گویش مازندرانی
بلند کن
فرهنگ گویش مازندرانی
بمباران
دیکشنری اردو به فارسی